تعبیر خواب مدفوع حیوانات، دیدن مدفوع حیوانات در خواب نشانه چیست؟

به گزارش مجله یافان، در این بخش، قصد داریم درباره تعبیر خواب مدفوع حیوانات برای شما بگوییم. خواب مانند تکه هایی از پازل است که با کنار هم قرار دادن این تکه ها و دانشتن معانی آن، قادر خواهید بود رویای خود را تعبیر کنید.

تعبیر خواب مدفوع حیوانات، دیدن مدفوع حیوانات در خواب نشانه چیست؟

تعبیر خواب مدفوع حیوانات از نظر معبرین اسلامی

حضرت دانیال (ع) می فرمایند: پهن و مدفوع حیوانات چهارپا می تواند به معنای مال حرام در زندگی شما باشد.

همچنین، درمورد مدفوع حیواناتی که درنده هستند، تعبیر آن است که ثروت شما از راهی خلاف و با ظلم به دست آمده است.

ابن سیرین نیز می گوید: تعبیر دیدن پهن و مدفوعی که متعلق به اسب و گاو باشد، مال و نعمت می باشد. اگر ببینی این مدفوع بسیار است، یعنی شما ثروت کلانی به دست خواهید آورد.

تعبیر خواب موضوعی درمورد پهن حیوانات

  • خواب مدفوع گاو یا اسب به معنی رسیدن به منفعت است و اوضاع مالی شما بهتر می شود.
  • تعبیر خواب مدفوع خرگوش دلیل یعنی شما مال زیادی به دست می آورید.
  • اگر در خواب مدفوع سگ ببینی، شما چنان بی نیاز از مال دنیا می شوید که این ثروت قابل شمارش نیست و همیشگی است.
  • اگر خواب ببینید که گنجشک روی شما مدفوع کند، تعبیر آن است که در آینده اتفاقات مثبت و خوبی برای شما رخ می دهد و زندگی
  • روی خوشش را به شما نشان می دهد.

تعبیر کتاب سرزمین رویاها

تعبیر خواب مدفوع حیوانات به شما می گوید، سودهای فراوانی به دست می آورید.

سخن آخر

با این حال اگر با توجه به مطالب ذکر شده در این مطلب موفق به تعبیر رویای خود نشده اید، خواب خود را در پایین همین صفحه با کارشناسان ما در میان بگذارید تا در اسرع وقت جوابگوی شما باشند.

انتشار: 7 آبان 1399 بروزرسانی: 15 فروردین 1401 گردآورنده: yfun.ir شناسه مطلب: 560

به "تعبیر خواب مدفوع حیوانات، دیدن مدفوع حیوانات در خواب نشانه چیست؟" امتیاز دهید

66 کاربر به "تعبیر خواب مدفوع حیوانات، دیدن مدفوع حیوانات در خواب نشانه چیست؟" امتیاز داده اند | امتیاز: 3.9 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تعبیر خواب مدفوع حیوانات، دیدن مدفوع حیوانات در خواب نشانه چیست؟"

8 دیدگاه

26 آذر 1401

ماری با رنگ سفید و سرمه ی دیدم که کاری باهام نداشت ولی من میدیدم داره مدفوع میکنه

پاسخ به نوشین

15 آذر 1401

در خواب دیدم راه میرفتم که مانند یک دشت یا کوه های بسیار متشکل از پهن دیدم
تعبیرش چه میشود

پاسخ به راشد

31 تیر 1401

سلام خواب دیدم گاو بزرگی داخل یک حیات بزرگ دنبالم کرد و در اخر جلوی من مدفوع زیاد انجام داد و رفت

پاسخ به حسام محمدی

16 خرداد 1400

با سلام من خواب دیدم دو تا گاو فربه در حال حمله به من و دوستم هستند ماهم در حال فرار از گاوها به جایی رسیدم که از یه ارتفاعی باید میپریدیم من به دوستم گفتم بپر هر دو پریدیم اون پرت شد درون استخر که پر از اب فضولات گاو بود امامن از کنار استخر که مدفوع گاو بود رد شدم یعنی حالت باتلاق مانند بود که کمی فرو میرفتی ولی باز هم میتونستی راه بری بعد اون گاوی که دنبالمون بود هم پرت شد تو استخر و غرق شد.ولی دوستم نجات پیدا کرد.من هم چیزیم نشد.

پاسخ به زهرا

14 اردیبهشت 1400

سلام
تو خواب روباه سفیدی دیدم و همراهم به راحتی اونو گرفت و تو بغلش مدفوع کرد که لباس اون و کفش من و زمین کثیف شد پسر کوچولوم رو صدا کردم تا روباه رو نشونش بدم اما اون اومد و مدفوع رو تو دستش گرفت و به خودش مالیدو من دعواش کردم .
میشه تعبیرش رو بگید؟

پاسخ به مهسا

8 فروردین 1400

سلام من خواب دیدم توی حیاط خونه در کنار بعضی افراد خانواده یا دوستان بودم. بعد چند تا حیوان کوچک یا بچه حیوان در کنار ما یا در دست بعضی افراد بودند که شبیه گربه زرد رنگ بودند و نوک داشتند. من داشتم به گوشه حیاط میرفتم که ناگهان دیدم چیزی دارد به من می پاشد. نگاه کردم دیدم مدفوع روان (اسهال) همان حیوانات است. دوباره دیدم مدفوع دیگری از همان حیوانات به من پاشید و چند بار این اتفاق تکرار شد. حتی یک بار به سمت دهانم پاشید که من به بیرون تف کردم. البته حالت من در خواب حالت خجالت و ناراحتی نبود. بیشتر تعجب کردم که چرا به سمت من مدفوع اسهالی دارد میپاشد. خواستم تعبیر را بدانم. تشکر از شما

پاسخ به دانیال

6 فروردین 1400

مدفوع حیوان راسو به معنای چیست اگر بعدش توسط موش دریده شود

پاسخ به متین کاظمی

27 آذر 1400

همسرم درخواب دیده که داخل حیاط منزل پدرم که چهارماه پیش فوت کرده جمع بودیم ومیز صندلی چیده بودن وظاهرا مهمان داشتند و منتظر غذا بودن ولی غذا نیامده بود ودیرکرده بودن وپدرم خیلی نگران مضطرب بوده و ایم می‌رفته جلوی در برمی‌گشته ونگران بوده واز درختان انگور داخل حیاط پارچه های شسته شده آویزان بوده. بعدازمدتی مادرخانمم سراغ همسرم آمده وگفته اینجا نمان بیا برویم ولی پدرم اصرار میکرده که بمان ونرو. ضمنا بعضی از اقوام هم که با پدرم رابطه خوبی نداشتند و کدورت داشتند هم آنجا بودند

پاسخ به حامد
* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید