راهنمای محله های ایرانی نشین ونکوور: تهران کوچک در شمال کانادا
به گزارش مجله یافان، جستجو برای یافتن یک «محله ایرانینشین» واحد در ونکوور، جستجویی است که به جای یک مقصد، به کشف یک چشمانداز گسترده و چندوجهی میانجامد. ونکوور، که در میان جامعه ایرانیان به نام مستعار و پرمعنای «زنکوور» (Zancouver) نیز شناخته میشود، میزبان یک محله منفرد نیست، بلکه مجموعهای غنی و موزاییکی از جوامع ایرانی است که هر یک هویت، ویژگیها و داستان منحصربهفرد خود را دارند. این شهر، پس از تورنتوی بزرگ، دومین مقصد اصلی برای مهاجران ایرانی در کانادا به شمار میرود و حضور پررنگ فرهنگ ایرانی در شریانهای آن، واقعیتی انکارناپذیر است. این حضور، در یک نقطه متمرکز نشده، بلکه در سه کانون اصلی و متمایز تجلی یافته است: ونکوور شمالی (North Vancouver)، با مرکزیت فرهنگی و تجاریاش؛ وست ونکوور (West Vancouver)، به عنوان نمادی از ثبات و نفوذ اقتصادی؛ و کوکیتلام (Coquitlam)، که به سرعت در حال تبدیل شدن به پناهگاهی برای خانوادههای جوان و مهاجران جدید است.

این پراکندگی جغرافیایی صرفاً یک واقعیت جمعیتی نیست، بلکه نشاندهنده جامعهای چندلایه است که بر اساس وضعیت اقتصادی-اجتماعی، سبک زندگی و موجهای مختلف مهاجرت، تقسیمبندی شده است. درک مفهوم «زنکوور» تنها با شناخت این تنوع و پویایی داخلی ممکن میشود. این نام، بیش از آنکه به تعداد افراد اشاره داشته باشد، به یک فضای روانی و فرهنگی اشاره دارد؛ فضایی فراملی که در آن یک هویت منحصربهفرد ایرانی-کانادایی در حال شکلگیری است. این هویت، ترکیبی از فرهنگ غنی سرزمین مادری و بستر جدید جامعه کانادایی است. در واقع، زمانی که یک جامعه دیاسپورا آنچنان حضوری معنادار پیدا میکند که میتواند برای خود نامی مستعار و هویتی جدید در دل شهر میزبان تعریف کند، این نشاندهنده موفقیت در بازآفرینی و تطبیق فرهنگی است. بنابراین، این مقاله سفری است به قلب این موزاییک؛ سفری برای کشف تاریخچه، آمار و ارقام، و فرهنگ زندهای که در هر یک از این محلهها جریان دارد و در نهایت، تصویر جامعی از جامعه ایرانیان ونکوور را ترسیم میکند.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
داستان یک دیاسپورا: چگونه ایرانیان در بریتیش کلمبیا خانه ساختند
تاریخچه حضور ایرانیان در کانادا، داستانی نسبتاً جدید است که نقطه عطف آن، تحولات سیاسی و اجتماعی دهه پایانی قرن بیستم در ایران است. تا پیش از دهه 1970، تعداد ایرانیان ساکن کانادا بسیار ناچیز بود و به سختی به چند ده نفر میرسید. اما با وقوع انقلاب 1357 (1979) و سرنگونی نظام سلطنتی و استقرار جمهوری اسلامی، فصل جدیدی در تاریخ مهاجرت ایرانیان گشوده شد. این رویداد، به همراه پیامدهای آن مانند جنگ ایران و عراق، نابسامانیهای اقتصادی و تحمیل قوانین اجتماعی سختگیرانه، موج گستردهای از مهاجرت را به راه انداخت که کانادا یکی از مقاصد اصلی آن بود.
مهاجرانی که در این دوره، به ویژه در دهه 1980، ایران را ترک کردند، عمدتاً برای فرار از آزار و اذیتهای سیاسی و مذهبی، محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی و یافتن آیندهای باثباتتر راهی دیار غربت شدند. برخلاف بسیاری از گروههای مهاجر دیگر، این موج اولیه از مهاجران ایرانی دارای یک پروفایل اجتماعی-اقتصادی بسیار مشخص بود: آنها عمدتاً از طبقات متوسط و بالای شهری، به خصوص از تهران، با تحصیلات عالی و تخصصهای حرفهای بودند. در میان آنها، متخصصانی چون پزشکان و مهندسان، کارآفرینان، و همچنین اقلیتهای مذهبی مانند بهائیان که با فشارهای فزایندهای در ایران مواجه بودند، حضور چشمگیری داشتند. این سرمایه انسانی و مالی قابل توجه، عاملی تعیینکننده در موفقیت سریع و چشمگیر جامعه ایرانی در کانادا بود. آنها با بهرهگیری از دانش، تخصص و منابع مالی خود، توانستند بسیار سریعتر از بسیاری از جوامع مهاجر دیگر، زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی مستحکمی را بنا نهند. این «شروع قدرتمند» توضیح میدهد که چرا در عرض چند دهه، یک مرکز فرهنگی و تجاری پویا مانند «مسیر ایرانی» در خیابان لانزدیل شکل گرفت؛ مرکزی که نه تنها نیازهای اولیه، بلکه خدمات تخصصی و فرهنگی جامعه را نیز تأمین میکرد.
در این میان، ونکوور و به طور خاص منطقه نورث شور (North Shore)، به دلیل شباهتهای جغرافیایی با شمال تهران و جذابیتهای طبیعی، به سرعت به یکی از قطبهای اصلی ایرانیان تبدیل شد و لقب «پایتخت جمعیت ایرانی در غرب کانادا» را به خود اختصاص داد. اما این دیاسپورا تنها یک جامعه اقتصادی نبود؛ بلکه هویتی عمیقاً سیاسی داشت. بسیاری از این مهاجران، پناهندگان سیاسی بودند که با دغدغههای مربوط به آینده ایران زندگی میکردند. این آگاهی سیاسی، که با رویدادهایی مانند انتخابات سال 1388 (2009) و جنبش «زن، زندگی، آزادی» پس از جان باختن مهسا امینی تشدید شد، به یک عامل وحدتبخش در میان جامعه تبدیل شد و ونکوور را به یکی از کانونهای مهم فعالیتهای مدنی و سیاسی ایرانیان خارج از کشور بدل کرد. بنابراین، جامعه ایرانی ونکوور نه تنها بازتابی فرهنگی از ایران، بلکه یک روایت سیاسی فعال و منتقد در برابر حکومت فعلی آن است.
جامعهای در قاب آمار: جمعیتشناسی ایرانیان در ونکوور بزرگ
برای درک مقیاس و اهمیت جامعه ایرانیان در ونکوور، بررسی دادههای آماری ضروری است. این آمارها، روایتی کمی از رشد سریع و تمرکز جغرافیایی این جامعه را ارائه میدهند. بر اساس سرشماری سال 2021 کانادا، 280,805 نفر با اصالت ایرانی در این کشور زندگی میکنند. استان بریتیش کلمبیا با میزبانی از 68,545 نفر از این جمعیت، پس از انتاریو در رتبه دوم قرار دارد. این تعداد، معادل 1.39% از کل جمعیت بریتیش کلمبیا است که نشاندهنده وزن جمعیتی قابل توجه این جامعه در این استان است. روند رشد جمعیت ایرانیان در کانادا طی دهههای گذشته همواره صعودی و پرشتاب بوده است، که این امر نشان از تداوم جذابیت کانادا به عنوان یک مقصد مهاجرتی دارد.
با تمرکز بر منطقه ونکوور بزرگ (Metro Vancouver)، اهمیت این شهر به عنوان یک قطب ایرانینشین آشکارتر میشود. طبق آمار سال 2016، 46,255 ایرانی در این منطقه ساکن بودهاند. دادههای جدیدتر از سرشماری 2021، تصویر دقیقتری از توزیع این جمعیت در شهرداریهای مختلف ارائه میدهد:
شهر ونکوور (City of Vancouver): این شهر میزبان 8,775 مهاجر متولد ایران است و 8,900 نفر خود را از قومیت ایرانی-فارسی معرفی کردهاند.
وست ونکوور (West Vancouver): در این منطقه، 4,400 نفر با اصالت ایرانی-فارسی زندگی میکنند که این تعداد معادل 10.1% از کل جمعیت این شهرداری است. این آمار، وست ونکوور را به یکی از متمرکزترین مناطق ایرانینشین تبدیل کرده است. ایران پس از چین (22.2%)، دومین کشور مبدأ برای مهاجران این منطقه به شمار میرود.
منطقه نورث ونکوور (District of North Vancouver): این منطقه با 6,645 نفر جمعیت ایرانی-فارسی (7.6% از کل جمعیت)، یکی دیگر از کانونهای اصلی است. ایران با 22.7%، اصلیترین کشور مبدأ برای مهاجران این منطقه محسوب میشود.
شهر نورث ونکوور (City of North Vancouver): مشابه منطقه نورث ونکوور، ایران با 22.7%، رتبه اول را در میان کشورهای مبدأ مهاجران به خود اختصاص داده است.
کوکیتلام (Coquitlam): بر اساس آمار 2021، 7,585 نفر از ساکنان این شهر متولد ایران بودهاند که این امر رشد سریع این منطقه به عنوان یک مرکز جدید برای ایرانیان را تأیید میکند.
این دادهها به وضوح نشان میدهند که اگرچه ایرانیان در سراسر ونکوور بزرگ پراکنده هستند، اما تمرکز اصلی آنها در مناطق نورث شور (نورث و وست ونکوور) و به طور فزایندهای در کوکیتلام قرار دارد. جدول زیر این توزیع جمعیتی را به شکلی گویا به تصویر میکشد.
جمعیت ایرانیتبار در شهرداریهای کلیدی ونکوور بزرگ (سرشماری 2021)
شهرداری | تعداد ساکنان (اصالت ایرانی-فارسی) | درصد از کل جمعیت شهرداری |
وست ونکوور | 4,400 | 10.1% |
منطقه نورث ونکوور | 6,645 | 7.6% |
شهر کوکیتلام | 7,585 (متولد ایران) | - |
شهر ونکوور | 8,900 | - |
این ارقام، فراتر از اعداد، بیانگر شکلگیری یک زیرساخت اجتماعی و فرهنگی قدرتمند در این مناطق است. مشاهده اینکه بیش از 10 درصد از جمعیت وست ونکوور و بیش از 22 درصد از مهاجران در شهرداریهای نورث ونکوور ایرانی هستند، اهمیت این مناطق را به عنوان قلب تپنده جامعه ایرانی به اثبات میرساند و بحث را از یک برداشت کلی ("ایرانیان زیادی در ونکوور هستند") به یک واقعیت آماری دقیق ("اینجا وزن جمعیتی آنهاست") ارتقا میدهد.
مسیر ایرانی: گشتی در قلب تپنده خیابان لانزدیل
در قلب منطقه نورث ونکوور، خیابان لانزدیل (Lonsdale Avenue) به نمادی زنده از فرهنگ و حضور ایرانیان تبدیل شده است. این محدوده 10 بلوکی، که از خیابان کیث (Keith Road) تا حوالی خیابان بیست و یکم امتداد دارد، به درستی «مسیر ایرانی» (Persian Trail) نام گرفته است. قدم زدن در این خیابان، تجربهای چندحسی از ایران کوچک است؛ جایی که عطر نان تازه بربری و تافتون از نانواییها به مشام میرسد، نوای زبان فارسی در گفتگوی رهگذران شنیده میشود و تابلوهای دوزبانه فارسی و انگلیسی، چشم را نوازش میدهند. این جامعه که در اواخر دهه 1980 در دامنه کوههای زیبای نورث شور شکل گرفت، به مرور زمان سنتها و طعمهای بینظیر خود را در تار و پود این منطقه تنیده است. بسیاری معتقدند شباهت کوههای این منطقه به کوههای شمال تهران، یکی از دلایل جذابیت اولیه آن برای مهاجران ایرانی بوده است.
این خیابان، ویترینی از کارآفرینی و حیات اقتصادی جامعه ایرانی است. مجموعهای بینظیر از رستورانها، از کبابسراهای قدیمی و محبوب مانند «یاس گریل» و «کافه رستوران کزبا» گرفته تا رستورانهای ارائهدهنده غذاهای سنتی مانند «کلبه»، «زیتون» و «خانه رومی»، هر ذائقهای را راضی میکنند. در این رستورانها، انواع کبابها، خورشهای اصیل ایرانی مانند فسنجان و غذاهای تخصصی سرو میشود. در کنار رستورانها، نانواییها و شیرینیفروشیها جایگاه ویژهای دارند. «نانوایی امیر» با بیش از 30 سال سابقه، با عطر نانهای سنتی خود مشتریان را به داخل میکشاند و «شیرینیفروشی لاله» انواع شیرینیها، آجیل و خشکبار ایرانی را عرضه میکند. کافههایی مانند «مشتی کافه»، به عنوان اولین آبمیوه و بستنیفروشی ایرانی در بریتیش کلمبیا، به پاتوقی برای جوانان و خانوادهها تبدیل شدهاند.
اما «مسیر ایرانی» تنها به خوراکیها محدود نمیشود. فروشگاههای تخصصی مانند «آجیل و خشکبار ایوب» و «پرشیا فودز» انواع مواد غذایی وارداتی از ایران، از سبزیهای خشک و ادویهجات گرفته تا تنقلات و چاشنیها را فراهم میکنند و به ایرانیان امکان بازآفرینی طعمهای خانگی را میدهند. در کنار این کسبوکارها، مراکز فرهنگی نقشی حیاتی ایفا میکنند. «کتابفروشی نیما»، قدیمیترین کتابفروشی فارسیزبان ونکوور، گنجینهای از کتابهای ادبی، هنری، تاریخی و حتی آثار سیاسی که در ایران اجازه انتشار ندارند را در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. این کتابفروشی، که به نام نیمایوشیج، پدر شعر نو فارسی، نامگذاری شده، فراتر از یک فروشگاه، به یک پاتوق فرهنگی، محلی برای برگزاری کلاسهای زبان فارسی و فضایی برای ارتباط و تبادل نظر تبدیل شده است. همچنین، سازمانهایی مانند «جامعه مرکز اطلاعات ایرانیان» (IICS) در همین خیابان مستقر هستند و خدمات متنوعی را به مهاجران ارائه میدهند.
«مسیر ایرانی» در واقع یک موزه زنده و پویا برای حفظ فرهنگ است. کسبوکارهایی مانند «حیدا ساندویچ» که متخصص ساندویچهای نوستالژیک «دهه شصتی» هستند، تنها محصول نمیفروشند، بلکه خاطره، هویت و پیوندی حسی با زندگی پیش از مهاجرت را عرضه میکنند. این اکوسیستم فرهنگی و اقتصادی، یک چرخه پایدار از جامعهسازی را به نمایش میگذارد: کارآفرینان مهاجر کسبوکارهایی را برای خدمت به جامعه خود ایجاد میکنند، این خدمات مهاجران بیشتری را به منطقه جذب میکند و این جمعیت رو به رشد، تقاضا برای کسبوکارهای جدید را افزایش میدهد. این چرخه خودتقویتکننده، راز سرزندگی و پویایی اقتصادی و فرهنگی خیابان لانزدیل است.
مرز جدید: ظهور کوکیتلام به عنوان قطب خانوادههای ایرانی
در حالی که نورث شور به عنوان قلب تاریخی و تجاری جامعه ایرانیان ونکوور شناخته میشود، شهر کوکیتلام (Coquitlam) در سالهای اخیر به سرعت در حال تبدیل شدن به قطب جدید و «مرز نو» این جامعه است. این منطقه، به ویژه برای خانوادهها و مهاجران تازهوارد، به یک مقصد جذاب تبدیل شده است و این جذابیت از مجموعهای از اولویتهای متفاوت نشأت میگیرد: قیمت مناسب مسکن، فضای زندگی وسیعتر، مدارس باکیفیت و سبک زندگی خانوادهمحور. کوکیتلام تعادلی میان راحتی زندگی شهری و زیباییهای طبیعی ارائه میدهد و با فضاهای سبز گسترده و سرعتی آرامتر از زندگی در مرکز شهر ونکوور، محیطی ایدهآل برای رشد کودکان فراهم میکند.
یکی از مهمترین عوامل جذابیت کوکیتلام، مقرونبهصرفه بودن آن است. در مقایسه با قیمتهای سرسامآور مسکن در ونکوور و نورث شور، این شهر گزینههای متنوع و قابل دسترستری از آپارتمانهای مدرن نزدیک به ایستگاههای قطار شهری تا خانههای ویلایی بزرگ را در اختیار خانوادهها قرار میدهد. زیرساختهای حملونقل عمومی، به ویژه با راهاندازی خط قطار شهری اورگرین (Evergreen SkyTrain Line)، دسترسی به مرکز شهر ونکوور را در کمتر از 40 دقیقه ممکن ساخته و این شهر را به گزینهای هوشمندانه برای متخصصانی تبدیل کرده است که در ونکوور کار میکنند اما زندگی در یک محیط آرام و خانوادگی را ترجیح میدهند. علاوه بر این، کوکیتلام به طور مداوم به عنوان یکی از امنترین شهرهای منطقه رتبهبندی میشود و مدارس دولتی و خصوصی آن از سطح علمی بالایی برخوردارند.
همگام با رشد جمعیت، زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی ایرانیان نیز در این منطقه به سرعت در حال توسعه است. جامعه فارسیزبان در کوکیتلام قوی و رو به رشد است و فروشگاههای مواد غذایی ایرانی مانند «پرشیا فودز» در پورت کوکیتلام و «اوربان گیت»، رستورانهایی نظیر «تیتی» و حضور متخصصان فارسیزبان در حوزههای مختلف پزشکی و حقوقی، به مهاجران جدید کمک میکند تا راحتتر با زندگی جدید خود سازگار شوند.
اما آنچه هویت فرهنگی کوکیتلام را از نورث شور متمایز میکند، نحوه ابراز این فرهنگ است. در حالی که فرهنگ در لانزدیل از طریق تعاملات تجاری روزمره و متراکم شکل میگیرد، در کوکیتلام این هویت بیشتر از طریق رویدادها و جشنوارههای فرهنگی بزرگ و دورهای تجلی مییابد. «انجمن فرهنگی ایرانیان ترای-سیتیز» (TCICS) یکی از فعالترین سازمانهای فرهنگی است که جشنوارههای بزرگی مانند «جشن تیرگان» در کنار دریاچه لافارژ و «جشن چهارشنبهسوری» در پارک تاون سنتر را برگزار میکند. این رویدادها، که شامل مراسم آتشبازی، پرش از روی آتش، اجراهای موسیقی زنده و بازارهای نوروزی است، هزاران ایرانی را از سراسر ونکوور بزرگ گرد هم میآورد و به نمادهای اصلی زندگی اجتماعی ایرانیان در این منطقه تبدیل شده است. این مدل جامعهسازی، که مبتنی بر رویدادهای بزرگ و برنامهریزیشده است، کاملاً با ماهیت حومهنشینی و پراکندگی جمعیت در این منطقه سازگار است و نشاندهنده بلوغ دیاسپورای ایرانی است؛ جامعهای که اکنون آنقدر اعتماد به نفس دارد که میتواند در چندین قطب مختلف گسترش یابد و مدلهای متفاوتی از زندگی اجتماعی و فرهنگی را تجربه کند.
وست ونکوور: محفلی از میراث و نفوذ
وست ونکوور، به عنوان ثروتمندترین بخش ونکوور بزرگ، میزبان بخشی از جامعه ایرانی است که از نظر اقتصادی و اجتماعی، باثباتترین و بانفوذترین گروه به شمار میرود. این منطقه، که به طور قابل توجهی «ایرانینشین» توصیف شده، داستان موج اول مهاجران پس از انقلاب را روایت میکند؛ کسانی که اغلب از طبقات بالای اقتصادی و اجتماعی تهران بودند و با خود نه تنها سرمایه مالی، بلکه سرمایه فرهنگی و اجتماعی را نیز به کانادا آوردند. بر اساس دادههای آماری، بیش از 10 درصد از جمعیت وست ونکوور ایرانیتبار هستند و بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای خارجی در بازار املاک این منطقه، متعلق به ایرانیان است.
تحقیقات دانشگاهی نشان میدهد که این منطقه تنها یک محله قومی نیست، بلکه یک محفل مبتنی بر طبقه اجتماعی است که بازتابی از ساختارهای اجتماعی ایران پیش از انقلاب است. این مطالعات به «بازآفرینی روابط طبقاتی سرزمین مادری» اشاره میکنند و یک میدان اجتماعی فراملی را توصیف میکنند که از «مناطق اعیاننشین شمال تهران تا حومههای... وست ونکوور» امتداد دارد. این پدیده به این معناست که هویت اجتماعی این بخش از جامعه، با رشتههایی از یک هویت اقتصادی-اجتماعی خاص که پیش از مهاجرت شکل گرفته، بافته شده است. این امر میتواند منجر به یک分层بندی داخلی در جامعه بزرگتر ایرانیان ونکوور شود، جایی که وابستگیهای طبقاتی ممکن است بر هویت ملی مشترک پیشی بگیرد و بر شبکههای اجتماعی، روابط تجاری و حتی الگوهای ازدواج تأثیر بگذارد. این جامعه اغلب به عنوان جامعهای سکولارتر و با تعلقات مذهبی کمتر در مقایسه با دیگر گروههای مهاجر خاورمیانهای شناخته میشود.
نشانهای دیگر از بلوغ و ریشهدار بودن جامعه ایرانی در وست ونکوور، تمرکز آن بر نیازهای نسل اول مهاجران است. در حالی که جوامع جدیدتر بر مسائلی مانند اشتغال و یادگیری زبان برای جوانان تمرکز دارند، در وست ونکوور شاهد شکلگیری نهادهایی برای حمایت از سالمندان هستیم. گروه «دوستان جمعه» (Friday Friends) که بیش از یک دهه در مرکز اجتماعی وست ونکوور فعالیت میکند، نمونهای برجسته از این روند است. این گروه، با برگزاری گردهماییهای هفتگی برای سالمندان فارسیزبان، فضایی برای مقابله با انزوا و تنهایی فراهم کرده و به یک شریان حیاتی اجتماعی و مدنی برای نسلی تبدیل شده است که دهها سال پیش به کانادا مهاجرت کردهاند اما همچنان با موانع زبانی و فرهنگی روبرو هستند. وجود چنین برنامههایی نشان میدهد که این جامعه آنقدر قدمت دارد که بخش قابل توجهی از بنیانگذاران آن به سن بازنشستگی رسیدهاند و تمرکز نهادهای آن برای پاسخگویی به چالشهای سالمندی در حال تکامل است. سازمانهایی مانند «انجمن مربیان ایرانی برای خانوادهها» نیز در این منطقه مستقر هستند و به توانمندسازی خانوادههای فارسیزبان کمک میکنند.
بافتن فرش فرهنگی: نهادهایی که میراث را پرورش میدهند
فراتر از مرزهای جغرافیایی محلهها، ستون فقرات فرهنگ ایرانی در ونکوور را شبکهای از نهادها و سازمانهای فرهنگی، اجتماعی و هنری تشکیل میدهند. این نهادها نشان میدهند که حفظ هویت، یک تلاش فعالانه و سازمانیافته است که از گردهماییهای غیررسمی فراتر رفته و به ایجاد زیرساختهای پایدار برای نسلهای آینده منجر شده است. این حرکت، نشاندهنده گذار از یک جامعه مهاجر صرف به یک دیاسپورای بادوام و خودکفا با چشماندازی بلندمدت برای بقای فرهنگی است.
در حوزه خدمات اجتماعی و فرهنگی، چندین سازمان نقش کلیدی ایفا میکنند. «جامعه مرکز اطلاعات ایرانیان» (IICS) در نورث ونکوور، با هدف آموزش و توانمندسازی مهاجران در زمینههای اسکان، اشتغال و یادگیری زبان فعالیت میکند و همزمان به عنوان یک مرکز فرهنگی برای حفظ سنتها عمل مینماید. در سوی دیگر شهر، «انجمن فرهنگی ایرانیان ترای-سیتیز» (TCICS) با سازماندهی جشنوارههای بزرگ و کلاسهای فرهنگی، حیات اجتماعی ایرانیان در منطقه کوکیتلام را غنا میبخشد. «انجمن مدنی ایرانیان کانادا» (Civic IC) نیز با رویکردی غیرحزبی، بر آموزش مدنی، شفافیت و حمایت از حقوق شهروندی تمرکز دارد و برنامههایی مانند کارگاههای آموزشی برای سالمندان و برگزاری جلسات مناظره با نامزدهای انتخابات را سازماندهی میکند.
آموزش زبان فارسی به نسلهای جدید، یکی از دغدغههای اصلی جامعه است. «مدرسه بینالمللی فارسی MTO» که از سال 1991 فعالیت خود را آغاز کرده، با برگزاری کلاسهای حضوری و آنلاین برای کودکان و بزرگسالان، نقشی حیاتی در انتقال زبان و فرهنگ ایرانی ایفا میکند. این مدرسه با تلفیق آموزش زبان با فعالیتهای فرهنگی مانند شعرخوانی و موسیقی، یادگیری را به تجربهای لذتبخش تبدیل کرده است.
اما شاید برجستهترین وجه حیات فرهنگی ایرانیان ونکوور، درخشش آن در عرصه هنر باشد. این شهر به خانه هنرمندان برجسته و بینالمللی ایرانی تبدیل شده است. پرویز تناولی، که از او به عنوان «پدر مجسمهسازی مدرن ایران» یاد میشود، بیش از سه دهه است که در ونکوور زندگی و کار میکند. حضور او، که آثارش در معتبرترین موزههای جهان مانند تیت مدرن، موزه هنر مدرن نیویورک (MoMA) و موزه متروپولیتن به نمایش درآمده، به ونکوور و جامعه ایرانی آن اعتبار فرهنگی عظیمی بخشیده است. برگزاری نمایشگاههای بزرگ از آثار او در گالری هنر ونکوور، این شهر را به یکی از مراکز مهم هنر معاصر ایران در سطح جهان تبدیل کرده است. در کنار تناولی، هنرمندان تحسینشده دیگری مانند هومن مهدیزادهجعفری و پروانه رودگر نیز در ونکوور فعالیت میکنند و جوایز بینالمللی متعددی را کسب کردهاند.
این پویایی هنری با تأسیس مراکزی مانند «مرکز هنرهای ایرانی ونکوور» تکمیل میشود. این مرکز که در سال 2012 تأسیس شده، با ارائه کلاسهای آموزشی در زمینههای موسیقی، هنرهای تجسمی، فیلم و ادبیات و همچنین با در اختیار داشتن یک استودیوی ضبط حرفهای، به محلی برای پرورش استعدادهای جدید و تبادل هنری تبدیل شده است. حضور این هنرمندان و نهادهای طراز اول، نشان میدهد که جامعه ایرانی ونکوور تنها یک مصرفکننده و دریافتکننده فرهنگ از سرزمین مادری نیست، بلکه خود به یک تولیدکننده فعال فرهنگ و هنر در سطح جهانی تبدیل شده است.
هویت، تفرقه و آینده مشترک: پیچیدگیهای یک جامعه دیاسپورا
تصویر جامعه ایرانی ونکوور، بدون در نظر گرفتن پویاییهای داخلی و چالشهای پیش روی آن، کامل نخواهد بود. این جامعه، با وجود تمام موفقیتها و دستاوردهایش، یک کل یکپارچه و همگون نیست، بلکه مجموعهای از خردهفرهنگها با دیدگاهها و تجربیات متفاوت است. تحقیقات آکادمیک نشان میدهد که بزرگترین چالش برای انسجام این جامعه، نه فشارهای خارجی از سوی جامعه کانادا، بلکه شکافها و تفرقههایی است که از تاریخ پیچیده اجتماعی و سیاسی ایران به ارث رسیده است.
این جامعه از نظر وابستگیهای سیاسی، باورهای مذهبی، جایگاه طبقاتی و ارزشهای فردی، بسیار متنوع است. این تنوع، گاهی به «احساس تفرقه و بیاعتمادی» منجر شده و مانعی برای شکلگیری یک هویت اجتماعی واحد مبتنی بر پیشینه ملی مشترک بوده است. بازتولید روابط طبقاتی پیش از انقلاب، به ویژه میان موج اول مهاجران ثروتمند و موجهای بعدی، یکی از این خطوط گسل مهم است. این شکافهای درونی، که از ایران به کانادا منتقل شدهاند، گاهی آنقدر عمیق هستند که بر هویت ملی مشترک سایه میافکنند. در کنار این مسائل درونی، مهاجران جدید، به ویژه در حومههای شهر، با چالشهای عملی ادغام مانند کمبود اطلاعات در مورد مسکن، خدمات ناکافی زبان و اشتغال، و تجربه تبعیض مواجه هستند.
در این میان، نسل دوم ایرانیان-کاناداییها (متولدین کانادا یا کسانی که در کودکی مهاجرت کردهاند) با مجموعهای منحصربهفرد از چالشها و فرصتها روبرو هستند. آنها در حال پیمایش یک «هویت دوگانه» یا «خط تیره خورده» (hyphenated identity) هستند؛ هویتی که میان میراث فرهنگی والدین و جامعه کانادایی در نوسان است. این نسل، اغلب انتظارات بالای والدین خود برای موفقیت تحصیلی و شغلی را درونی میکند ، اما همزمان ممکن است در کانادا احساس «دیگری» بودن کند و در عین حال، ارتباطی گسسته با ایران داشته باشد.
در این فضای پیچیده، به نظر میرسد که دانشگاهها به آزمایشگاه اصلی برای ساخت و مذاکره بر سر آینده هویت ایرانی-کانادایی تبدیل شدهاند. در حالی که نسل اول ممکن است در شبکههای اجتماعی، سیاسی و طبقاتی که با خود از ایران آوردهاند محصور بمانند، نسل دوم در محیط بیطرف و چندفرهنگی دانشگاههایی مانند دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC) و دانشگاه سایمون فریزر (SFU) گرد هم میآیند. انجمنهای دانشجویی ایرانی در این دانشگاهها نقشی حیاتی در حفظ فرهنگ، ایجاد حس تعلق و مشارکت در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی ایفا میکنند. این فضاها، جایی است که دانشجویانی از وست ونکوور، نورث ونکوور و کوکیتلام، با پیشینههای سیاسی و مذهبی متفاوت، با یکدیگر تعامل میکنند و رویدادهای فرهنگی مشترکی مانند شب یلدا را برگزار میکنند. این انجمنها همچنین در واکنش به رویدادهای سیاسی ایران، مانند جنبش «زن، زندگی، آزادی»، به کانونهای فعالیت مدنی یکپارچه تبدیل میشوند. از این رو، دانشگاه به بوته آزمایشی تبدیل شده است که در آن، یک هویت جدید و مشترک ایرانی-
کانادایی، به جای مجموعهای پراکنده از هویتهای ایرانی منتقلشده، بیشترین شانس را برای ظهور دارد. این، زمین آزمون برای وحدت آینده این جامعه پویا است.